1399/7/2 چهارشنبه

 
اساسنامه کانون تقریب مذاهب اسلامی دانشگاه پیام نور پیرانشهر
کانون تقریب مذاهب،  کانونی است که بر اساس تفاهم نامه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با دانشگاه پیام نور تاسیس شده است و  هدف آن گسترش و تعمیق محبت و اتحاد مذاهب اسلامی است .
کانون تقریب تابع قانون اساسی و اصول تفاهم نامه مجمع جهانی تقریب است که در ذیل خواهد آمد:
 اهداف، ساختار و فعالیت های مجمع جهانی ;تقریب مذاهب اسلامی
پیشگفتار
تقریب مذاهب اسلامی و یگانه شدن صفوف مسلمانان در برابر دشمنان اسلام، آرزوی دیرینه شخصیتهای منصف و دلسوز جهان اسلام و یکی از بزرگترین هدفهای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
تاریخچه‌ای از دعوت تقریب
اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم، خواهیم دید که چه برادرکشیهایی به بهانة اختلاف شیعه و سنی صورت گرفته است و این اختلاف، منجر به قطع هرگونه ارتباط علمی و فرهنگی میان شیعه و سنی شده است؛ به گونهای که پیروان این دو مذهب، آن چنان به یکدیگر مینگریستند که گویی پیرو دو دین متفاوت اند.
دعوت تقریب مذاهب اسلامی، برای مقابله با این رویه شکل گرفت و بر پایهای علمی و ارشادی و با پشتوانة علما وشخصیتهای بزرگ اسلامی حرکت خود را آغازکرد. شخصیتهای بزرگی که با توکل به خدا در این میدان پرجنجال گام نهاده، از هیچ حمله ومانع تراشی نهراسیدند.
در این میان، استاد محمدتقی قمی از حوزة علمیة شیعه، به قاهره، مرکز بزرگ جهان تسنن مهاجرت کرد و نهال تقریب را نشاند. وی برای اهل سنت تبیین کرد که شیعه را با فرقة غلاة و مخطئه اشتباه گرفتهاند، هم چنان که شیعه نیز اهل سنت را با فرقة ناصبی اشتباه گرفته است. او در تبادل اندیشه با علمای اهل سنت و طرح اندیشههای خود همه را به وحدت کلمه و سعة صدر دعوت کرد. حاصل این تبادل نظر، اندیشه ایجاد مرکزی به نام دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة بود.

در طول تاریخ، شخصیتهایی از قدما و متأخرین همواره به نوعی در راه وحدت سلامی کوشیدهاند که نتیجة برجستهای دربرنداشته است، اما رجال دارالتقریب در مدت کوتاهی توانستند با ایمان خالص و راسخ خود نسبت به هدف والایشان، به موفقیتهای چشمگیری نایل شوند.
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در سال 1369 هجری شمسی به دستور مقام معظم رهبری و در پی انتصاب دبیر کل و اعضای شورای عالی از سوی ایشان آغاز به کارکرد.
شورای عالی مجمع، در اولین گام، اساسنامه و ساختار مجمع را تصویب کردو ارکان آن را بر سه محورعلمی و فرهنگی و ارتباطات داخلی و بین المللی بنا گذاشت.

اساسنامه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
فصل اول: کلیات
مادة اول: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که از این پس در این اساسنامه مجمع تقریب نامیده میشود، مؤسسهای است اسلامی، علمی، فرهنگی و جهانی که به دستور حضرت آیت الله خامنهای، ولی امرمسلمین در سال 1369 هجری شمسی تأسیس شده و دارای شخصیت حقوقی مستقل است و طبق مقررات این اساسنامه اداره میشود.
مادة دوم: محل اصلی مجمع تقریب تهران خیابان آیت الله طالقانی پلاک 357 است و میتواند در صورت ضرورت دردیگر نقاط مهم ایران و سایر کشورهای جهان شعب یا دفاتری تأسیس کند.
مادة سوم: اشراف و نظارت عالیه بر مجمع تقریب با ولی امر مسلمین است.
مادة چهارم: زمان فعالیت مجمع نامحدود است.
فصل دوم: اهداف
مادة پنجم: مجمع تقریب برای رسیدن به اهداف زیر فعالیت میکند:
الف کمک به امر احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی و دفاع از حریم قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص).
ب کوشش در راه ایجاد آشنایی و تفاهم بیشتر بین علما، متفکران و پیشوایان مذهبی جهان اسلام در زمینه های اعتقادی، فقهی، اجتماعی و سیاسی.
ج گسترش اندیشة تقریب بین اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام و انتقال آن به تودههای مسلمان، و آگاه کردن آنان از توطئههای تفرقه انگیز دشمنان.
د کوشش در تحکیم و اشاعة اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامی.
فصل سوم: راه کارها
مادة ششم: مجمع تقریب اهداف خود را از راه های زیرتحقق می بخشد:
الف شناسایی و ارتباط با جمعیت ها و انجمن ها و شخصیت های گوناگون مسلمان به منظور ایجاد زمینة فعالیت های مشترک.
ب تألیف، تحقیق، نشر و توزیع کتب و مطبوعات و تحقیقات و بررسی های علمی و اجتماعی مناسب در زمینة مسائل مشترک مذاهب اسلامی.
ج ایجاد و گسترش فعالیتهای حوزوی و دانشگاهی در زمینة علوم اسلامی.
د برگزاری کنفرانس و حضور و شرکت در مجامع مناسب.
ه عضویت در مجامع بینالمللی از قبیل سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل متحد (بخش سازمانهای غیر دولتی).
و تأسیس جماعتهای تقریبی در نقاط مختلف دنیا.
ز کمک به انجمنها، مؤسسات و افراد متمایل به تقریب.
ح تأسیس مراکز، شعب و نمایندگی در مناطق مهم و در صورت لزوم.
فصل چهارم: ارکان
مادة هفتم: ارکان مجمع تقریب عبارت است از:
الف مجمع عمومی
ب شورای عالی
ج دبیرکل
فصل پنجم: مجمع عمومی
الف تشکیل مجمع عمومی
مادة هشتم: اعضای مجمع عمومی از میان علما، متفکران و پیشوایان مذاهب اسلامی سراسر جهان که موافق فکر تقریب مذاهب اسلامی باشند توسط شورای عالی برای مدت شش سال انتخاب می شوند [......ماده دوازدهم].
فصل ششم: شورای عالی
الف تشکیل شورایعالی
مادة سیزدهم: اعضای این شورا از میان علما، متفکران و شخصیتهای اسلامی از مذاهب معتبر اسلامی توسط ولی امر مسلمین برای مدت 6 سال منصوب میشوند.
مادة چهاردهم: شورایعالی در برابر ولی امر مسلمین در حدود اختیارات و مسئولیتهای محوله، مسئول و پاسخگو است.
مادة پانزدهم: تعداد اعضای شورایعالی حداقل 15 نفر و حداکثر 21 نفر است.
مادة شانزدهم: با تصویب اکثریت اعضای شورای عالی دو نفر از اعضا بهعنوان رئیس و نایب رئیس به مدت دو سال انتخاب خواهندشد.
 




































































 
کتاب «خاستگاه های اختلاف در فقه مذاهب» به قلم «مصطفی ابراهیم زلمی» و ترجمه «حسین صابری» توسط انتشارات «بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی»به رشته تحریر در آمده است.
کتاب حاضر دارای شش بخش زیر می باشد:
تقریظ، مقدمه مؤلف، کلیات، پیشوایان مذاهب، عوامل اصلی اختلاف مذاهب و کتابنامه.
در بخش «تقریظ» آمده است:
« در انواع مذاهب اسلامی و در بین مسلمانان سه نوع مذهب در رابطه با جوهر دین اسلام یعنی سه رکن دین شامل عقیده، عمل و اخلاق وجود دارد. این سه رکن متناسب با ارکان وجود انسان فکر و اندیشه، عمل و عاطفه است که تدریجاً راجع به هر کدام علمی در اسلام نشأت گرفته و بسط یافته است، علم کلام در رابطه با عقیده و فکر، علم فقه در رابطه با عمل و علم اخلاق در رابطه با غرائز و عواطف. »
در بخش «کلیات» می خوانیم:
«واژه فقه دارای معنای اصطلاحی یگانه و ثابتی نبوده، بلکه در گذر زمان تحول و تغییر داشته است، در عصر نخست همه آنچه را نصوص کتاب و سنت بر آن دلالت می کند، اعم از اعتقادی، اخلاقی و علمی دربرمی گرفت. »
« سپس بر معادشناسی و پی بردن به آفت های دقیق نفس و آنچه رسیدن به حقیقت آخرت و پستی دنیا را میسر می سازد اطلاق شد و بعدها مفهوم خاصی پیدا کرد، یعنی مفهوم علم به احکام شرعی عملی برگرفته از ادله تفصیلی آنها یا (علم به مطلق احکام ) بسته به این که علم در چه موردی به کار رود. »
در بخش دیگر با عنوان «مقایسه فقه و شریعت» چنین آمده است:
« از نظر مصوبه، نسبت میان فقه و شریعت به لحاظ مصداق، عموم و خصوص مطلق است، یعنی هر فقهی شریعت است ولی عکس آن صادق نیست. »
« اما به نظر مخطئه این نسبت عموم و خصوص من وجه است، زیرا هر دو در احکام فقهی که در آنها مجتهد به حکم واقعی الهی رسیده است اجتماع دارند ولی در احکامی که مجتهد در آنها به خطا رفته فقه از شریعت و در احکامی که به مسایل عقیدتی و اخلاقی و داستان های امت های پیشین مربوط می شود شریعت از فقه جدایی می یابد. دو واژه پیش گفته از نظر مفهوم متغایرند، زیرا در مفهوم هر یک از آنها چیزی سوای دیگری لحاظ شده است. »
 



























 
معرفی کتابی با رویکردی تقریبی و اعتدالی به نام:
  توسل از منظر اهل سنت
        تالیف: دکتر کمال روحانی
گزارش فصل های کتاب:
تحقیقِ حاضر در یک مقدمّه، چهار فصل و نتیجه گیری سامان یافت که شرح اجمالی آن چنین است:
فصل اول: به بحث لغوی و اصطلاحی توسّل می‌‌‌پردازد؛ یعنی، توسّل، چونان واژه و اصطلاحی دینی عقیدتی از منظر علمای علم لغت، بررسی و  مفهوم اصطلاحی آن بیان گردید و از آن‌‌‌جا که واژه‌‌‌ی مذکور، قرآنی است از نگاهِ برخی از مفسّران از گذشته تا حال، معانی آن، موردِ مدّاقه قرار گرفت.
فصل دوم: در واقع، بیان داشتِ توسّل در نصوص و فرهنگ اسلام است؛ یعنی، ابتدا توسّل و معانی مُستنبَط از آن در قرآن، سپس احادیث و سیره و در آخر هم از نگاه قائلین به توسّل بیان گردید. همچنین در این فصل، بعد از بیانِ گزاره‌‌‌های حدیثی، دیدگاه علما و اهل حدیث را درباب صحیح، ضعیف، حسن، موقوف، موضوع و.. ذکر نمودیم. لذا در فصل دوم، می‌‌‌توان به تمامِ زوایا و معانی توسّل در قرآن، سنّت، سیره‌‌‌ی اصحاب و دیدگاهِ  علمای اسلامی دست یافت.
فصل سوم: بعد از آنکه خواننده در فصل دوم، به معانی مختلف توسّل در قرآن، سنّت، سیره‌‌‌ی اصحاب و دیدگاه علما، آشنایی یافت. این‌‌‌ بار، نوبت به بازخوانی تفکیکی انواعِ توسّل می‌‌‌رسد؛ یعنی، توسّلِ غیر مشروع، توسّلِ مشروع، توسّل اختلافی که هریک با آیات، احادیث و اقوالِ علما، مستند سازی شده است.
فصل چهارم: می‌‌‌توان فصل چهارم را از مباحث کانونی تحقیق مذکور به حساب آورد که در آن، تشریحِ انواع توسّل‌‌‌های اختلافی از دیدگاه موافقان و مخالفان آمده است. از آن‌‌‌جا که ابن تیمیّه در گذشته و ناصرالدین آلبانی در زمانِ معاصر به عنوان دو شخصیتِ نقّاد و طلایه‌‌‌دار در ردّ توسّل به ذات، توسّل به جاه و مقام و توسّل به مردگان، مطرح هستند و آثاری در این حوزه دارند. لذا گزارشی کامل، از دیدگاهِ آن دو بیان و دیدگاه موافقان توسّل به ذات و جاه و توسّل به کرامتِ صُلحا، ذکر گردید. در پایان، دیدگاهِ میانۀ برخی از اندیشمندان اسلامی بیان شد که بینشی اعتدالی دارند و خود نویسنده خود را تابع منهج اعتدالی میداند و آن را در پایان تحقیق برمی گزیند.